امروز شمسی

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِدا ‏وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
  قوانین شهرداری  قوانین شهرداری   مناقصه ها و مزایده ها  مناقصه ها و مزایده ها   ارسال مطلب و خبر  ارسال مطلب و خبر   تماس با ما  تماس با ما   جاذبه های گردشگری  جاذبه های گردشگری   گالری عکس  گالری عکس   شورای اسلامی شهر  شورای اسلامی شهر   درباره شهردار  درباره شهردار   معرفی شهر  معرفی شهر   صفحه اول  صفحه اول  

  مطالب برگزيده

  آخرين اخبار
زیرسازی و آسفالت بلوار باغ بهشت واقع در محله سرشک با همکاری اداره راهداری و حمل و نقل جاده ای
احداث بوستان محلی مزید آباد و پیاده روسازی بلوار پلیس
بهسازی و ساماندهی مقسم آب سرابان و بازسازی و مرمت آسیاب آبی پارک سرچشمه سرابان
زیرسازی و دیوارکشی خیابان میرسیدو ادامه اجرای سقف سنتی راسته بازار
فیلم سینمایی بام بالا
مراسم تشییع پیکر مطهر شهید گمنام با حضور گسترده مردم شهیدپرور و ولایی نطنز
خاک اولیا الله نطنز میزبان شهید گمنام
آگهی مزایده اجاره سفره خانه سنتی و آسیاب آبی در پارک سرچشمه سرابان متعلق به شهرداری نطنز 
آگهی مزایده اجاره دکه در پارک سرچشمه سرابان متعلق به شهرداری نطنز 
آگهی مناقصه تهیه مصالح و اجرای جدول بتنی پیش ساخته 
  پربيننده ترين مطالب
  اوقات شرعی


  وضعيت هوا


 

مناسبت ها  روز خبرنگار 

مناسبت ها ، روز خبرنگار

17 مرداد در تقویم ملی ایران بعنوان "روز خبرنگار" نامگذاری شده است. واژه "خبرنگار" یادآور زحمات خالصانه افرادی است كه در راه اعتلای بشریت از هیچ کوششی فروگذار نمی کنند و از هیچ خطری نمی هراسند. پیشینه ی تاریخی این روز به شهادت یک خبرنگار شجاع و "شیرمرد لر" یعنی محمود صارمی برمی گردد؛ در 17 مرداد 1377 خبرنگار شهید محمود صارمی (خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی "ایرنا" در مزار شریف افغانستان) به دست عوامل امریکا و نیروهای طالبان به شهادت رسید و به همین مناسبت، شورای فرهنگ عمومی کشور، هفدهم مرداد ماه هر سال را به عنوان «روز خبرنگار» نامگذاری كرد. 

آژانس خبری بختیاری (ایبنانیوز)، در روز ۱۷ مرداد، ضمن تجدید عهد با مردم برای بیان صادقانه حقایق منطقه زاگرس میانی، این روز مقدس را به همه خبرنگارانی که برای اعتلای زندگی مردم لر بختیاری تلاش می کنند، تبریک می گوید؛ 

همکاران ارجمند! اعضای محترم باشگاه خبرنگاران بختیاری! روز حق بینی و حق نویسی؛ روز گام نهادن در وادی آگاهی و نیك اندیشی، روز اطلاع رسانی با سلاح قلم ... و روز خبرنگار را به شما و تمامی همکاران خود در صحنه اطلاع رسانی تبریک می گوییم.

به همین مناسبت، بخشی از رهنمودهای حضرت امام خمینی و  مقام معظم رهبری درباره رسالت رسانه ها و اخلاق رسانه ای را به همه خبرنگاران و کاربران ارجمند تقدیم می کنیم. 
 
رسالت مطبوعات و رسانه‏ ها در كلام امام خمینی (ره) 

حركت در مسیر خواست ملت، اساس كار مطبوعات و رسانه‏ها 
به طور كلی در هر كشوری مطبوعات آن كشور و تلویزیون و رادیو آن كشور باید در مسیر آن ملت و در خدمت ملت باشد. مطبوعات باید ببیند كه ملت چه می‏خواهد، مسیر ملت چیست، روشن‏گری از این طریق داشته باشد و مردم را هدایت كند.(۱) 

شغل نویسندگی برای افراد شایسته یك واجب كفایی است 
گویندگانی كه هر جا ما داریم، در سرتاسر كشور، چه گویندگانی كه از طبقه روحانی هستند و اهل منبر و چه گویندگانی كه از سایر طبقات هستند و نویسندگان در هر جا كه هستند، چه در حوزه‏های علمیه و چه در دانشگاه‏ها و چه در سایر جاها هستند، باید با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به این كشور خدمت كنند. عذر نیست برای آن‏ها كه چون من وارد به یك شغلی نیستم پس نویسندگی هم نكنم. شغل، امروز یك امری است كه برای آن اشخاصی كه شایسته هستند و ایران احتیاج به آن شغل‏ها دارد، واجب كفایی است.(۲) 

نقش مطبوعات در تربیت جامعه و انعكاس آرمان ملت 
نقش مطبوعات در كشورها منعكس كردن آرمان‏های ملت است. مطبوعات باید مثل معلمینی باشند كه مملكت را و جوانان را تربیت می‏كنند و آرمان ملت را منعكس می‏كنند. در مملكتی كه آن همه خونریزی شد و آن همه ملت ما خون دادند تا این كه یك جمهوری اسلامی موافق آراء اكثریت قریب به اتفاق محقق شد و دست خائنین كوتاه گردید و دست چپاولگران قطع شد، اگر ـ مطبوعات ـ در مطبوعات بخواهند باز به پشتیبانی از جنایتكاران و خیانتكاران چیزی بنویسند، این مطبوعات ما نیست، این خیانت است. باید مطبوعات آن چه كه ملت می‏خواهند بنویسند، نه آن چه كه برخلاف مسیر ملت است مع الاسف در بعضی از مطبوعات چیزهایی كه برخلاف مسیر ملت است و برخلاف آمال جامعه ملت است منعكس می‏شود و ما تاكنون به مسامحه رفتار كرده‏ایم و من امیدوارم كه مطبوعات را خود صاحبان مطبوعات اصلاح كنند.(۳) 

مطبوعات باید یك مدرسه سیّار و یك بنگاه هدایت باشند 
وضع كشور را در گذشته دیدید كه چگونه بود، تمام چیزها در جهت اسلام‏زدایی بود خصوصا مطبوعات كه وضعی داشتند كه اگر مهلت پیدا می‏كردند طولی نمی‏كشید كه همه چیز را از بین می‏بردند. امیدوارم با همت آقایان همه آن انحرافات از بین برود. مطبوعات باید یك مدرسه سیّار باشند تا مردم را از همه مسایل به خصوص مسایل روز آگاه نمایند و به صورتی شایسته از انحرافات جلوگیری كنند و اگر كسی انحرافی دید با آرامش در رفع آن بكوشد. به طور كلی مطبوعات باید یك بنگاه هدایت باشند، یعنی به صورتی كه اگر دست مردم بیفتد مردم هدایت شوند، به خصوص روزنامه‏هایی مثل اطلاعات و كیهان و جمهوری اسلامی و آزادگان. باز تكرار می‏كنم دنبال این نباشند كه من از شما تشكر كنم، تقدیر و تشكر من فانی است و از بین می‏رود. آن چه كه باید همگی در نظر بگیریم رضای حق تعالی است و آن چه وظیفه من است دعاست. امیدوارم موفق و مؤید باشید.(۴) 

نقش رسانه‏ها و مطبوعات در معرفی اسلام واقعی و پذیرش فطرت‏های سالم 
ما كه می‏گوییم اسلام را ما می‏خواهیم صادر كنیم، معنایش این نیست كه ما سوار طیاره بشویم و بریزیم به ممالك دیگر. یك همچو چیزی نه ما گفتیم و نه ما می‏توانیم. اما آن كه ما می‏توانیم این است كه می‏توانیم به وسیله دستگاه‏هایی كه داریم، به وسیله همین صدا و سیما، به وسیله مطبوعات، به وسیله گروه‏هایی كه در خارج می‏روند، اسلام را آن طوری كه هست معرفی كنیم. اگر آن طوری كه هست معرفی بشود، مورد قبول همه خواهد شد. بشر فطرتش یك فطرت سالم است، اگر یك چیزی را القا بكنند، روی فطرت سالم خودش قبول می‏كند و قدرتمندها از همین معنا می‏ترسند. بنابراین ما یك وظیفه بسیار بزرگ بر عهده داریم. نه ما تنها، همه مسلمان‏ها و نه شما تنها، همه قشرهایی كه در ایران و در خارج ایران هستند و متعهد به اسلام هستند، وظیفه بزرگی داریم و آن این كه اسلام را آن طوری كه هست، آن طوری كه خدای تبارك و تعالی فرموده است، آن طوری كه در روایات و در قرآن ما هست، آن طور به مردم ارائه بدهیم و به دنیا ارائه بدهیم و همین خودش از هزارها توپ و تانك بیشتر می‏تواند مؤثر باشد. آن چیزی كه با ارشاد حاصل بشود، قلب مردم را بر می‏گرداند و این كار، این هنر از اسلام می‏آید و این هنر از احكام اسلام می‏آید، نه با یك توپ و تانك بخواهد كار بكند، او نمی‏تواند كاری بكند و شما می‏بینید كه با این كه قدرت‏های بزرگ دارای آن قدرت‏ها هستند هر روز در دنیا دارند شكست می‏خورند.(۵) 

تربیت انسان‏های متفكر و شجاع برای دفاع از آزادی و استقلال كشور 
این نویسنده‏های ما، این گوینده‏های ما، این متفكرین ما، اگر بیدار شدند، حالا باید همه چیز فرمش تغییر بكند. مجله باید در خدمت كشور باشد، خدمت به كشور این است كه تربیت كند، جوان تربیت كند، انسان درست كند، انسان برومند درست كند، انسان متفكر درست كند تا برای مملكت مفید باشد. مجله باید وقتی كسی بخواند، ببیند، اگر عكس دارد، عكسی باشد كه تهییج كند برای این كه مقابله با دیگران بكند. اگر مطلبی دارد، مطلبی باشد كه بسیج كند این را برای حفظ استقلال خودش، برای حفظ آزادی خودش، برای حفظ مملكت خودش. اگر مجله، این مجله است، مجله اسلامی است و مجله جمهوری اسلامی. اگر مجله همان مسایل سابق است منتها حالا یك خرده تخفیفش داده‏اند لكن باز هست، اگر آن باشد نباید اسمش را مجله جمهوری اسلامی گذاشت، باید اسمش را مجله طاغوتی گذاشت.(۶) 

مطبوعات و رسانه‏ها مربی جامعه 
اگر مطبوعات متحول بشود ـ و ان شاءاللّه‏ می‏شود و شده است ـ متحول بشود به یك مراكزی كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند، وقتی جوان‏ها و بچه‏های تازه‏رس ما وارد می‏شوند در میدان فعالیت اجتماعی، بروند دنبال روزنامه، روزنامه مربی باشد، گوش كنند به رادیو، رادیو مربی باشد، نگاه كنند به تلویزیون، تلویزیون مربی باشد، نگاه كنند به مجلات، مجلات، مجلاتی باشد كه تربیت بكند، این جوان وقتی كه به هر جا توجه كرد، دید كه گوش و چشمش پر شده از تربیت، این‏طور بار می‏آید. اگر رها بشود، هرزه، بار می‏آید؛ اگر بكشندش در طرف فساد، می‏رود. آن طرف و اگر بكشندش در طرف صلاح، می‏آید این طرف.(۷) 

مطبوعات و تربیت نیروی انسانی مفید 
آن كه از همه خدمت‏ها بالاتر است این است كه نیروی انسانی ما را رشد بدهد و این به عهده مطبوعات است، مجله‏هاست، رادیو تلویزیون است، سینماهاست تئاترهاست. این‏ها می‏توانند نیروی انسانی ما را تقویت كنند و تربیت صحیح بكنند و خدمتشان ارزشمند باشد و می‏توانند مثل رژیم سابق باشند كه همه چیز به هم ریخته بود و همه چیز در خدمت استعمار بود، آن‏ها خودشان هم نمی‏دانستند، خیلی‏ها خودشان نمی‏دانستند، نمی‏دانست كه این عكسی كه از این زن لخت می‏اندازد چند تا جوان را آشفته می‏كند، از بین می‏برد. در هر هفته‏ای كه یك مثلاً مجله‏ای در می‏آید كه در آن ده تا عكس كذاست، این چند نفر از جوان‏های ما را از دست ما می‏گیرد. یا خودشان هم متوجه نبودند یا خودشان هم از آن‏ها بودند ما چه می‏دانیم. اگر خودتان را متحول كردید، كشورتان را هم می‏توانید نجات دهید، اگر به همان حال باشید و اسمتان را عوض كردید، با اسم نمی‏تواند یك كشوری اداره بشود، با لفظ، با لفظ جمهوری اسلام، با رأی به جمهوری اسلام نمی‏تواند یك مملكتی اسلامی بشود. مملكت اسلامی محتوایش باید اسلامی باشد. شما هم كه مجله می‏نویسید می‏توانید خدمت كنید، جوان‏ها را برومند كنید با مقالاتتان، مقالات صحیحتان، دنبال این باشید كه از نویسنده‏های متعهد اسلامی و انسانی نیرو بگیرید، مقالات صحیح بنویسید، درد و دوایش را بنویسید، همه چیز را انتقاد كنید.(۸) 

مسؤولیت مطبوعات در هدایت جوانان 
باید جوان‏های ما، نسل فعلی، نسل آینده را تربیت كنند... باید مجله راه بیندازید كه وقتی جوان‏ها باز می‏كنند شكل و صورت و عكس‏های مجله و تیترهای مجله طوری باشد مقابل آن كه پنجاه سال ما را به نابودی كشید. شما باید جبران آن خرابی پنجاه سال را بكنید. پنجاه سال جامعه ما هر مجله‏ای را باز كردند و یا گوش به رادیو و تلویزیون دادند همه انحرافی بود، همه برای این بود كه از جوان‏ها مبادا جوان صحیحی ساخته شود، كه خداوند به داد شما رسید و مسایل جهش پیدا كرد. این‏ها دنبال این هستند كه انقلاب را برگردانند به جای اولش. هر كس مجله می‏خواهد بنویسد باید مجهز باشد كه این نسل آینده را تربیت كند. برای نسل آینده فكری بكنید. اسلام همه نسل‏ها را مكلف می‏داند. پیغمبر اسلام مكلف بودند برای همه نسل‏ها. همچنین ما مكلفیم كه برای نسل‏های آینده كار كنیم. باید تربیت ما از اولاد، در خانه و دبستان و دبیرستان‏ها باشد.(۹) 

تشویق اشخاص فعّال و مبتكر، اساس كار مطبوعات 
رادیو تلویزیون و مطبوعات مال عموم است ـ چنانچه شما هم همین اعتقاد را دارید كه عموم بر آن‏ها حق دارند ـ از این جهت من به سهم خود خیال دارم كه راجع به من كم باشد، مگر در مواقع حساسی كه لازم است كه آن هم باید از ما سؤال شود كه آیا مطلبی را باید نقل بكنند یا خیر؟ والاّ آن چه خوب است در رادیو تلویزیون و مطبوعات باشد، آن است كه برای كشور اثری داشته باشد. مثلاً اگر زارعی خوب زراعت كرد و زراعتش خوب بود، شما این شخص را به جای مقامات كشور در صفحه اول بگذارید و زیرش بنویسید این زارع چگونه بوده است، این منتشر بشود، و یا كارمندی خوب كار كرد، و یا اگر طبیبی عمل خوبی انجام داد، عكس او را در صفحه اول چاپ كنید و بنویسید كه این عملش چطور بوده است. این باعث تشویق اطبا می‏شود و بیشتر دنبال كار می‏روند. یا مثلاً اگر كسی كشفی كرد، باید مفصل با عكس و مطلب باشد ـ یا اگر كسی سارقی را دستگیر نمود، و یا یك كشاورز و یا هنرمند و یا جراح ـ كه متأسفانه نه اسمشان است و نه عكسشان! در حالی كه این‏ها لایقند تا در روزنامه‏ها مطرح شوند. خلاصه، باید اساس تشویق، اشخاصی باشد در این كشور فعالیت می‏كنند؛ این‏ها به كشور حق دارند، به این روزنامه‏ها حق دارند، به رادیو تلویزیون حق دارند. ولی ماها نسبت به آن‏ها حقمان كم است. البته، آن چه من می‏گویم راجع به خودم است، به دیگران هیچ كاری ندارم، آن‏ها اختیارش با شما و با خود آن‏هاست. من میل ندارم رادیو هر وقت باز می‏شود اسم من باشد، مدت‏هاست كه از این جهت متنفرم، این كار غلطی است، به اندازه متعارف نسبت به همه خوب است زیادی‏اش مضر است، این به ضرر مطبوعات است و مطبوعات را سبك می‏كند. اشخاص، شخصیت‏هایشان با خودشان است، این طور نیست كه اگر اسمشان زیاد و كم مطرح گردد، شخصیتشان زیاد یا كم شود. در ایران هر كس با هم باشد كس معلوم است چه جوری است. بنابراین، آن چه راجع به خودم می‏گویم این است كه اگر قرار است عكس مرا بگذارید، به جای آن، عكس یك رعیت را بگذارید و زیرش بنویسید این رعیت چه كار مهمی كرده است.(۱۰) 

روزنامه‏ها مال طبقه سوم است 
باید با اخبار مردم را تعلیم كرد و باید اخبار به صورتی باشد كه مفید باشد، باید كاری شده باشد تا اخبار باشد. آن اشخاصی كه در اطراف ایران زحمت می‏كشند، وقتی خبرشان را دادید تشویق می‏شوند. این طور نیست كه همه للّه‏ كار كنند و چه بنویسید و چه ننویسید، فرقی نكند. ما مكلفیم تا افراد را در هر رشته تشویق كنیم تا امثالشان زیاد شود. اگر مطلبی از این طبقه‏ها در روزنامه‏ها آمد، روزنامه آبروی خوبی پیدا می‏كنند. روزنامه‏ها مال طبقه سوم است، مال طبقه اول نیست و این هم نیست كه همه‏اش مال حكومت باشد و از چیزهای حكومتی بنویسید، این صحیح نیست. به نظر من روزنامه‏ها برای همه مردم است و همه مردم در آن حق دارند و می‏شود گفت كه گاهی جای دیگران غصب می‏شود، ـ البته بدان معنای غصب نه! ولی نظیر آن ـ این عرض من است.(۱۱) 

خدمت به مستضعفین 
ای قشرهای روشن‏فكر و ای قشرهای نویسنده! قلم‏ها و گفتار خودتان را در راه این مستضعفین صرف كنید. ای دانشمندان ما! ای دانشجویان ما! ای فرهنگیان ما! ای دانشگاهیان ما! اجتماعات خودتان را برای راه این مستضعفین تقویت كنید، شما بودید كه این همه خدمت كردید و این همه خون دادید و این همه حبس رفتید و این همه زجر كشیدید برای خلاصی از یوغ دشمنان، خلاصی از چپاولگری چپاولگران، نگذارید زحمات خودتان هدر برود، قلم‏ها را در راه خدمت به این خلق به كار بیندازید، گفتار را در راه خدمت به مستضعفین و اعمال را در خدمت به مستضعفین.(۱۲) 

توجه به خواست ملت 
باید ببینیم كه زبان ملت چیست تا بفهمیم كه این ملت چه می‏خواهد، خودمان بخواهیم حكم بكنیم باید ببینیم كه زبان ملت چیست تا بفهمیم كه این ملت چه می‏خواهد خودمان بخواهیم كه حكم بكنیم كه این ملت ما فلان چیز را می‏خواهد، این حرف غلطی است، حرف صحیح این است كه ما مطالعه كنیم، در حال ملت، گوش بدهیم به صدای ملت ببینیم چه می‏خواهد؟ یك ملتی كه همه فریاد می‏زنند كه ما جمهوری اسلامی می‏خواهیم «نه شرقی و نه غربی، جمهوری اسلامی» ما دیگر حق نداریم كه بنشینیم بگوییم كه نه، این ملتی كه قیام كرده‏اند، برای این قیام كرده‏اند كه دموكراسی باشد، در اسلام همه چیز هست به معنای سالمش، اما ما می‏بینیم كه همه مردم دارند می‏گویند كه ما جمهوری اسلامی می‏خواهیم، ما حق نداریم كه تأویل كنیم و بنشینیم خودمان هر چه دلمان می‏خواهد بگوییم كه نخیر، مردم كه این حرف‏ها را دارند می‏زنند، یك چیز دیگر را ما، گردنشان بگذاریم. این خلاف واقع است.(۱۳) 

نقش مطبوعات در برچیدن مراكز فحشا 
اگر مطبوعات جوان‏ها را نكشاند به طرف فحشا و ببرد طرف صراط مستقیم، مراكز فحشا هم برچیده می‏شود.(۱۴) 

بیان خدمات جمهوری اسلامی در مطبوعات 
از مسایلی كه در مطبوعات لازم است این است كه مقداری از اوراق خودشان را صرف این كنند كه جمهوری اسلامی چه كرده است. 
شما می‏بینید كه الان آن اشخاصی كه می‏خواهند به جمهوری اسلامی صدمه بزنند، راه افتاده‏اند كه این رژیم هیچ كاری نكرده است و این همان رژیم شاهنشاهی است و فرقی با رژیم شاهنشاهی ندارد حتی بعضی از نویسنده‏های متعهد مسلمان كه آدم‏های صحیح و باسوادی هستند شرح مفصلی نوشته‏اند راجع به این كه جمهوری اسلامی حالا هم، همان كارهای سابق را می‏كند، این‏ها نگاه نمی‏كنند ببینند حالا چه شده است.(۱۵) 

لزوم قدردانی از مردم و مأمورین مبارزه با خرابكاری 
اگر در رژیم سابق یك خانه تیمی كشف می‏شد، می‏دانید كه چه هیاهویی راه می‏انداختند؟ امروز چه؟ من این را یك ظلم می‏دانم كه فرزندان عزیز ما این گونه شبانه روز كار كنند و در رادیو و تلویزیون و روزنامه‏ها فقط چند كلمه بگویند و رد بشوند. همین، فقط گفته شود كه چه شد، بدون تشكر از مردم ما كه با مأمورین همكاری داشتند و بدون تشكر از تمام دست اندركاران. امروز پاسداران عزیز ما برای كشف خانه‏های تیمی آن همه كشته می‏دهند تا خانه‏ای كشف شود و محل فسادی از بین برود، من از آن‏ها تشكر می‏كنم.(۱۶) 

آموزش راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزاد منشانه 
رسانه‏های گروهی به ویژه صدا و سیما، این مراكز آموزش و پرورش عمومی می‏توانند خدمت‏های گرانمایه‏ای را به فرهنگ اسلام و ایران نمایند. بنگاه‏هایی كه شب و روز ملت در سراسر كشور با آن‏ها تماس سمعی و بصری دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهای خود و چه صدا و سیما در برنامه‏ها و نمایشنامه‏ها و انعكاس هنرها و انتخاب فیلم‏ها و هنرهای آموزنده باید همت گمارند و بیشتر كار كنند و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربیت صحیح و تهذیب جامعه، وضعیت تمام قشرها را در نظر گرفته و راه و روش زندگی شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمایشنامه‏ها به ملت بیاموزند و از هنرهای بدآموز و مبتذل جلوگیری كنند.(۱۷) 

بسیج ملت‏ها برای اخراج ستمگران از صحنه 
در این دنیای مسموم كه نفس كشیدن در آن مرگ تدریجی است، تكلیف ملت‏های در بند این ابرقدرت‏ها و انگل‏های آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنه‏های جنایتكار را تماشا كنند و با سكوت مجال دهند كه دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشن فكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند، در این زمان تكلیفی انسانی، مذهبی، ملی و اخلاقی ندارند و باید نقش تماشاگر را در كشورهای خود ایفا كنند؟ و یا آن كه باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملت‏های مظلوم در بند را بسیج كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان كه در ایران با همّت ملت بزرگوار شد.(۱۸) 

مقابله با گسترش سلاح‏های هسته‏ای 
باید برای آتیه دنیا، امروز توده‏های مردم، نویسندگان، گویندگان، فكر بكنند و مردم را آگاه بكنند به این خطری كه تمام بشریت را تهدید می‏كند، آگاه كنند همه توده‏های دنیا را كه این خطر بزرگ پیش است و اگر این ابرقدرت‏ها در این حالی كه هستند و مشغول تهیه سلاح‏های بزرگ اتمی و غیر آن هستند، به همین حال باقی باشند، دنیا ممكن است كه به خرابی بكشد و عمده ضررش به ملت‏ها برسد. 
باید هر كس در هر جا هست، نویسنده‏هایی كه هستند، روشن‏فكرانی كه هستند و علمایی كه در همه قشرهای دنیا هستند و دانشمندان، مردم را به این خطر آگاه كنند تا بلكه خود مردم و توده‏های مردم در مقابل این دو قدرت بایستند و این سلاح‏ها را جلوگیری كنند. و این كه زمزمه این هر وقت شده است و می‏شود، مدت‏ها در این حرف هست كه می‏خواهیم تحدید این سلاح‏های اتمی را بكنیم و می‏خواهیم تفاهم كنیم به این كه این سلاح‏های اتمی با موشك‏های عظیمی را كه تازه درست شده است، جلوی این را بگیریم؛ هر دوی این‏ها شر است و آمریكا هم همین نظر را دارد كه شوروی را اغفال كند و آن سلاح‏ها را در غرب و در هر جایی كه دست دارد، این سلاح‏ها را مهیا كند برای یك روزی كه با فشار یك دگمه، دنیا به آتش كشیده بشود. امروز باید مردم دنیا توجه به این مشكل بزرگ دنیا بكنند و هر قشری، نویسنده‏ای، مطبوعات، در سر تا سر دنیا دنبال این مطلب باشند و مردم را بیدار كنند كه در مقابل این كارهایی كه این‏ها می‏كنند، درست قیام كنند. البته كم و زیاد الان هستند قشرهایی كه تظاهر می‏كنند بر ضد این سلاح‏ها، لكن باید همه مردم قیام كنند تا بتوانند كاری انجام بدهند.(۱۹) 

صرفه‏جویی در وقت و بیت‏المال 
مطبوعات باید این توجه را داشته باشند كه چیزهایی كه برای ملت مفید نیست در روزنامه‏ها ننویسند، كاغذ صرف این نكنند، وقت صرف این نكنند. باید رادیو تلویزیون توجه به این معنا داشته باشد كه این از بیت‏المال مسلمین است، باید وقتش صرف چیزهایی كه مربوط به مصالح مسلمین است، نشود؛ مسؤولیت دارد این‏ها.(۲۰) 

نشریات مفید و اصلاح اخلاق جامعه 
نشریه، بسیار خوب است در صورتی كه محتوای آن محتوای آموزنده باشد و دست اندركاران آن متعهد باشند، این نشریه رأس همه امور می‏شود. انسان اگر انصاف داشته باشد، باید به خاطر مردمی كه قلم‏ها را برای این‏ها آزاد گذاشته‏اند، از قلم و قدمش استفاده كند و دیانت هم اقتضای همین را می‏كند. ما باید نشریاتمان مفید باشد و اخلاق جامعه را اصلاح كنیم.(۲۱) 

همه نویسندگان مكلفند به حفظ نظام 
من به همه اشخاصی كه قلم در دستشان است، زبان گویا دارند می‏خواهم سفارش كنم كه متوجه باشند كه قلم آن‏ها، زبان آن‏ها در حضور خداست، فردا مؤاخذه دارد، صحبت، سر دولت و ریاست جمهور و این‏ها نیست، صحبت سر نظام است، نظام اسلام است؛ آقای خامنه‏ای سلمه‏اللّه‏ باشند رییس جمهور یا یك كس دیگر، آقای موسوی نخست وزیر باشند یا یك كس دیگری، این مطرح نیست، مطرح نظام جمهوری اسلامی است، ما مكلفیم به حفظ او، همه نویسنده‏ها مكلفند به حفظ نظام.(۲۲) 

رسالت خطیر رسانه‏های گروهی در حفظ آرامش كشور 
ما الان در ایران احتیاج به آرامش داریم، اگر ما بخواهیم كه این نهضت پیروز بشود، باید ما آرامش این مملكت را حفظ بكنیم، باید همه قشرها متوجه باشند كه آرامش را حفظ كنند، نباید به جان هم بریزند و هم را چیز بكنند، ارشاد باید بكنند، تلویزیون باید ارشاد بكند، رادیو باید ارشاد بكند، روزنامه‏ها باید ارشاد بكنند، روزنامه‏ها نباید یك چیزهایی را كه موجب تهییج مردم است و موجب انحراف مردم است در آن جا بنویسند، رادیو نباید این كار را بكند، باید ارشاد بكنند و در عین حال مردم را متوجه به این بكنند كه ما دشمن داریم و دشمن دنبال این است كه تشنج پیدا بشود، باید از تشنج‏ها جلوگیری كرد و باید آن اشخاص منحرف را ارشاد كرد و اگر ارشاد نشدند، آن‏ها را منزوی كرد، بی‏اعتنایی كرد به آن‏ها. هر دفعه‏ای كه شما یك طوری بكنید كه با شدت رفتار كنید، آن‏ها مظلومیت به خودشان می‏دهند و برای ما ضرر دارد. باید هم مسایل را گفت و هم آرامش را حفظ كرد، هم مطالب را مردم بدانند (گویندگان باید بگویند) و هم آرامش را باید حفظ بكنند.(۲۳) 

رسالت تاریخی نویسندگان و شعرا 
امروز تكلیف همه شما آقایانی كه از خارج تشریف آوردید، شعرای شما، نویسندگان شما، گویندگان شما، این است كه شعرا در اشعارشان قضایای این انقلاب را منعكس كنند، اگر توانستند در مجامع عمومی و اگر نتوانستند حتی در مجامع خصوصی هم محفوظ بماند برای نسل‏های آتیه‏ای كه فرزندانشان الان بعضی‏شان از كوچولوهایی كه در ۲۲ بهمن متولد شده‏اند و آن‏هایی كه در طول تاریخ می‏آیند. 
باید مردم جهان را، مستضعفان جهان را آگاه كنید، آگاه كنیم به این كه چه مصایبی بر این‏ها وارد شده است و در تحت چه شرایطی زندگی می‏كنند و آنان كه به آن‏ها حكومت می‏كنند تحت چه شرایطی هستند و وضع زندگی مالی‏شان چطور است. و آن‏هایی كه از دولت‏های اسلامی هستند، ذخایر خودشان را به كجا خرج می‏كنند و در جیب كی می‏ریزند در عین حالی كه ملت‏های آن‏ها گرسنه هستند، ملت‏های آن‏ها فقیر هستند و بسیاری از آن‏ها از گرسنگی تلف شدند و این‏ها ذخایر خودشان را، ذخایری كه مال خود این ملت است و آن‏ها غاصب هستند، به جای این كه برای ملت خودشان ولو عشری از اعشار آن را خرج می‏كردند و این‏ها به رشد می‏رسیدند، تمامش را تسلیم می‏كنند به آن‏هایی كه دشمن اسلامند. 
شعرا در طول تاریخ باید بنویسند این امور را و به شعر، مردم را بیدار كنند و نویسندگان اگر می‏توانند در نطق‏ها و نوشته‏های خودشان، در مجامعی كه می‏روند در شهرهای خودشان، در كشورهای خودشان مسایل ایران را ابلاغ كنند و اگر نمی‏توانند در كتب و رساله‏های خودشان ثبت كنند كه بعدها وقتی كه مردم در نسل‏های بعد می‏آیند، ببینند كه دشمن‏های آن‏ها كی هست و دوستان آن‏ها كی و تكلیف آن‏ها با دوستانشان و دشمنانشان چیست. 
اگر ما در تبلیغ قصور كنیم، اگر ما در گفتن و نوشتن شعر و نثر و همه نحو نوشتن و گفتن قصور كنیم، ما مدیون نسل‏های آینده هستیم كه ممكن بود با نوشته‏های شما، با نوشته‏های نویسندگان عزیز و با اشعار آن‏ها، بیدار بشوند و مطلع بشوند بر این كه بر این ملت‏ها در این زمان چه گذشته است و ماها چه تحمل رنج‏ها كردیم، بلكه آن‏ها درصدد علاج برآیند، و امروز نیز ما باید درصدد علاج برآئیم. 
همه شما و همه ملت‏های ضعیف دردها را می‏شناسند، می‏دانند كه از كجا صدمه می‏بینند و كی به آن‏ها صدمه می‏زند و چه رژیمی آن‏ها را تحت فشار قرار می‏دهد و درمان را باید بدانند كه تا جهان، مبتلا به این جنایتكاران است و وابستگان به این جنایتكاران، روی خوش نخواهد دید.(۲۴) 

پی‏نوشت‏ها : 
۱ ـ ۸/۳/۵۸ ـ بیانات امام در جمع كاركنان روزنامه كیهان، صحیفه نور، ج ۷، ص ۱۸. 
۲ ـ ۲۶/۱۰/۶۱ ـ بیانات امام در جمع گروهی از كاركنان صنایع دفاع و... صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۵۲. 
۳ ـ ۲۶/۲/۵۸ ـ بیانات امام در جمع كاركنان كیهان، صحیفه نور، ج ۶، ص ۱۹۱. 
۴ ـ ۲۶/۵/۶۲ ـ بیانات امام در جمع اعضای شورای سرپرستی روزنامه اطلاعات و نماینده امام در این روزنامه، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۶۵. 
۵ ـ ۹/۱۲/۶۲ ـ بیانات امام در جمع مدیران و كاركنان سازمان صدا و سیمای سراسر كشور، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۲۴۳. 
۶ ـ ۱۴/۴/۱۳۵۸ ـ در جمع كاركنان مجله خواندنی‏ها، صحیفه نور، ج ۸، ص ۲۴. 
۷ ـ ۵/۶/۵۹ ـ بیانات امام در جمع كارگران، نویسندگان و كارمندان مؤسسه اطلاعات، صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۴۱. 
۸ ـ ۱۴/۴/۵۸ ـ بیانات امام در جمع مسئولین و كاركنان مجله خواندنی‏ها، صحیفه نور، ج ۸، ص ۲۴ ـ ۲۵. 
۹ ـ ۴/۴/۶۰ ـ بیانات امام در دیدار با حجت‏الاسلام كروبی سرپرست سابق بنیاد شهید و خانواده شهید مازندارانی، صحیفه نور، ج ۱۵، ص ۳۷ ـ ۳۸. 
۱۰ ـ ۱۰/۴/۶۴ ـ بیانات امام در جمع مسؤولان روزنامه‏های كیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی، صحیفه نور، ج۱۹، ص۲۱۵. 
۱۱ ـ ۱۰/۴/۶۴ ـ بیانات امام در جمع مسؤولان روزنامه‏های كیهان، اطلاعات، جمهوری اسلامی، صحیفه‏نور،ج۱۹،ص۲۱۶. 
۱۲ ـ ۱۳/۸/۵۸- بیانات امام در جمع دانش‏آموزان و دانشجویان، صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۱۲۸. 
۱۳ ـ ۲۹/۷/۵۸ ـ بیانات امام در جمع شورای پنج نفری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، صحیفه نور، ج ۱۰، ص ۱۳. 
۱۴ ـ ۵/۶/۵۹ ـ بیانات امام در جمع كارگران، نویسندگان و كارمندان مؤسسه اطلاعات، صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۴۱. 
۱۵ ـ ۱۵/۱۰/۵۹ ـ بیانات امام در جمع اعضای هیأت تحریریه مجلس سروش، صحیفه نور، ج ۱۳، ص ۲۵۱. 
۱۶ ـ ۱/۱۰/۱۳۶۱ ـ در دیدار با وزیر كشور و معاونین و استانداران، صحیفه نور، ج ۱۷، ص ۱۱۷. 
۱۷ ـ ۲۲/۱/۶۳ ـ پیام به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۱۰۹. 
۱۸ ـ ۲۸/۳/۶۲ ـ پیام به مناسبت شهادت شش تن از اعضای خانواده آیت‏اللّه‏ العظمی حكیم، صحیفه نور، ج ۱۸، ص ۲۳. 
۱۹ ـ ۱۳/۸/۱۳۶۱ ـ در جمع اعضای شوراهای اسلامی روستاهای سراسر كشور و ... صحیفه نور، ج ۱۷، ص۷۰ـ۷۱. 
۲۰ ـ ۱۳/۶/۶۴ ـ در جمع رییس جمهور و سایر مقامات مملكتی و... به مناسبت عید غدیر خم، صحیفه نور، ج ۱۹، ص ۲۲۴. 
۲۱ ـ ۱۱/۳/۱۳۳۶۰ ـ در جمع كاركنان نشریه عروة‏الوثقی، صحیفه نور، ج ۱۴، ص ۲۴۹. 
۲۲ ـ ۸/۶/۶۵ ـ در دیدار رییس جمهور، نخست وزیر و هیأت دولت به مناسبت هفته دولت، صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۳۷. 
۲۳ ـ ۷/۴/۱۳۵۹ ـ پیام به مناسبت نیمه شعبان خطاب به ملت ایران، صحیفه نور، ج ۱۲، ص ۲۰۹ ـ ۲۱۰. 
۲۴ ـ ۲۱/۱۱/۶۱ ـ بیانات امام در جمع مهمانان خارجی شركت كننده در مراسم بزرگداشت دهه فجر، صحیفه نور، ج ۱۷، ص۱۹۲.

***

«منشور اخلاق رسانه ای» از نگاه رهبر معظم انقلاب 

اکتفا به بیان واقعیت:
«...زیادتر نگویید از آنچه كه هست، از آنچه كه باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. این‏ها آن وظایف ماست. اینجور نیست كه ما چون مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابی هستیم، بنابراین هر كسی كه از ما یك ذره - به خیال ما و با تشخیص ما - كمتر است، حق داریم كه درباره اش هر چی كه می توانیم بگوئیم؛ نه، اینجوری نیست. بله، ایمان‏ها یكسان نیست، حدود یكسان نیست و بعضی بالاتر از بعضی دیگر هستند. خدا هم این را می‏داند و ممكن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لكن در مقام تعامل و در مقام زندگی جمعی، باید این اتحاد و این انسجام حفظ بشود و این تمایزها كم بشود...» 

مطبوعات و رسانه ها: 
* مؤثرترین سلاح بین‏المللی علیه دشمنان و مخالفان سلاح تبلیغات است. سلاح ارتباطات رسانه‏ای است. امروز این قوی‏ترین سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناك‏تر است.(پس باید مراقب بود). 

* من مطبوعات را یك پدیده‏ی ضروری و لازم و اجتناب‏ناپذیر برای جامعه‏ی خودمان و هر جامعه‏ای می‏دانم. بنده برای مطبوعات سه وظیفه قائلم: ۱- نقد و نظارت. ۲- اطلاع رسانی صادقانه و شفاف. ۳- طرح و تبادل آراء و افكار در جامعه. 

وظیفه‏ی اول؛ نقد و نظارت: 
تعریف نقد و انتقاد:
* نقد یعنی عیار سنجی، یعنی : 
* یك چیز خوب را، آدم ببیند خوب است؛ 
* یك چیز بد را نیز ببیند؛ 
* و بعد جمع‏بندی كند. 
*** جمع‏بندی كار یك مجموعه هم آن وقتی است كه ضعف‏ها و قوت‏ها را منصفانه كنار همدیگر قرار بدهد. 
* انتقاد معنایش این است كه هر انسانی بنشیند عیارسنجی كند: 
* ببیند نقطه ی ضعف كجاست؛ 
* ببیند نقطه ی قوّت كجاست؛ 
* بعد ببیند این نقطه ی ضعف - اگر می تواند علّت‏یابی كند- به كجا برمی گردد، سراغ آن جا برود؛ یعنی آن ریشه را پیدا كند، اصل را پیدا كند. اگر این كار انجام شد، درست است. 

اگر انتقاد به معنای عیب‏جویی باشد:
۱- نه چیز خوبی است؛ 
۲- نه خیلی هنر زیادی می‏خواهد؛ 
۳- نه خیلی اطلاعات می‏خواهد؛ بلكه انسان با بی‏اطلاعی بهتر هم می‏تواند انتقاد كند. 
۴- انتقاد به معنای عیب‏جویی اصلاً هیچ لطفی ندارد، هیچ فایده‏ای هم ندارد. 

تفاوت نقد كردن و نق زدن: 
* فرق است بین نقد كردن و نق زدن: 
الف) نقد كردن یعنی: 
* یك نكته‏ی تاریك را گفتن، 
* و با جنبه‏ای مثبت به جنگ آن رفتن، 
* و برآن فایق آمدن. 
ب) نق زدن یعنی: 
* یك نكته‏ی منفی را گرفتن، 
* و مدام آن‏را تكرار كردن، 
* و سیاه نمایی كردن، 
* و یأس پراكندن 

تفاوت تخریب و انتقاد: 
* یك مسأله هم، مسأله‏ی انتقاد و تخریب است؛ مرز انتقاد و تخریب چیست؟ تخریب بكنند و اسمش را بگذارند انتقاد؛ یا از ما انتقاد بشود و ما تلقیِ تخریب از آن داشته باشیم؟ خب، باید مشخص بشود تخریب كدام است و انتقاد كدام است:
الف) معنای انتقاد آن ارزشیابیِ منصفانه‏ای است كه یك آدم كارشناس می‏كند؛ نقادی هم، همین است. وقتی شما طلا را می‏برید پیش یك زرگر كه نقادی كند، او می‏گوید:« آقا! این عیارش بیست است»؛ یعنی عیار بیست را قبول می‏كند؛ حالا از بیست و چهار عیار - كه طلای خالص است - چهار عیار كم است. این شد نقادی. البته زرگر هم هست و وسیله‏ی نقادی را هم دارد. 
ب) اما اگر چنانچه طلا را بردید مثلاً پیش یك آهنگر و او یك نگاهی كرد و آن را انداخت و گفت: «آقا! این‏كه چیزی نیست.» این اسمش نقادی نیست. اولاً اصل طلا بودن شیی، انكار شده. خب، بالاخره مرد حسابی! حالا عیار بیست و چهار ندارد، عیار بیست كه دارد؛ این را قبول كن! ثانیاً: شما كه اهل این كار و آشنای این كار نیستی! 

تعریف تخریب: 
* تخریب یعنی: 
* انكار امتیازات؛ 
* قبول نكردن برجستگی ها و كارهای خوب؛ 
* درشت كردن و برجسته كردن ضعف‏ها. 

انتقاد تخریبی یعنی آن انتقادی كه: 
* قصد آن اصلاح نیست، بلكه به قصد تخریب است؛ 
* واقعیت، غیر واقعیت، خلاف واقع، ضد واقع و همه چیز در آن هست؛ 
* گاهی یك چیز كوچك را بزرگ می‏كنند؛ 
* گاهی یك چیزی كه نبوده به عنوان یك حقیقت مسلم جلوه می‏دهند. 
* هیچ بنای اصلاح ندارند، این تخریب است. 

طیف وسیع خط تخریب داخلی: 
۱- بعضی‏ها واقعاً خبری ندارند؛ یعنی مغرض نیستند، اطلاعاتشان كم است و بر اثر بی‏اطلاعی چیزی می‏گویند. 
۲-‏ بعضی‏ها غرض‏های شخصی و غرض‏های سطحی دارند. 
۳- بعضی‏ها غرضهایشان عمقی است. یعنی با نظام مسأله دارند، كینه‏ی امام در دلشان است. حرف‏های امام را یا از اول قبول نداشته‏اند یا حالا قبول ندارند. (كه تهاجم ها، پنجه زدن ها و لجن پراكنی ها، نتیجه‏ی بینش این طیف است). 

وظایف نقد كننده: 
۱- باید در انتقاد از یك شخص یا دستگاه دچار بی‏انصافی نشویم. باید با انصاف بود، با انصاف عمل كرد، با انصاف حرف زد. اگر با كسی دشمن هستید نباید موجب شود حتی نسبت به دشمن بی‏عدالتی و بی‏انصافی كنید. نگرانی من از انتقاد كردن نیست. یكی انتقاد می‏كند یكی هم جواب می‏دهد، نگرانی من از رایج شدن اخلاق بی‏انصافی در جامعه است. 
۲- زیاده روی نباید كرد. در فریب خوردن از هوای نفس به خودمان سوءظن داشته باشیم. ببینیم كجا هوای نفس است، كجا احساس تكلیف؛ و دقت بكنیم كه حتی پا از دایره تكلیف آن‏طرف تر نباید گذاشت. 
۳- نباید به كسی تهمت زد یا بخاطر یك امر از همه چیزهایی كه صلاحیت محسوب می‏شود، او را نفی كرد. 
۴- در حرف زدن، در تصمیم‏گیری و قضاوت، عدالت را رعایت كنید. 
۵- انتقاد با نظر خیرخواهانه است. و آن جایی واقعاً انتقاد است كه كسانی با نظر خیرخواهانه، نقاط مثبتِ كاری را توجه می‏كنند و نقاط اشكالش را هم ذكر می‏كنند. 
۶- نقد را با عیب‏جویی و با عصبانیت و با بهانه‏گیری نباید اشتباه كرد. اما نقادی باید كرد. در عین حال نقد پذیر هم باید بود. 

وظایف نقد شونده: 
۱- وظیفه‏ی مسئولین انتقادپذیری است؛ البته نقدپذیری، فقط مخصوص مسئولین نیست. 
۲- برای شنیدن نقد، سینه‏ای‏گشاده و روی باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمی‏كنید اگر از شما انتقاد بكنند. 
۳- نقد منصفانه و نقدپذیری متواضعانه هر دو لازم است. 
۴- حتی اگر منتقد اشتباه كرد، گوش كنید تا آنجاهایی كه واقعاً درست است از شما فوت نشود. 
۵- نقدهای مصلحانه و خیرخواهانه (نقدهایی كه باید شنید حتی اگر وارد هم نباشد): 
الف) از سوی دوستان
ب) از سوی كسانی كه دوست و طرفدار هم نیستند، دوست هم نیست، دشمن هم نیست، لیكن نقد است؛ انتقاد است؛ باید گوش كرد. 
ج) نقدهای غیرمغرضانه برخی نخبگان، انتقاد خوب هدیه‏ای است كه باید گوش كرد. 
د) نصیحت علمای دینی، بزرگان دینی، مراجع را باید متنعم شمرد.
۶- البته نباید خود را در معرض اتهام قرارداد، نباید برای جنجال‏آفرینی‏ها - كه كسانی دنبالش هستند- مسأله درست كرد و بهانه داد. 
۷- هیچ دستگاهی نباید خود را از نقد و انتقاد مصون و از عیب خالی بداند. (این معنای حقیقی اصلاح نظام مورد نظر اسلام است)؛ همه مشمول این قاعده‏ی كلی هستند: 
الف) نقد، 
ب) اصلاح، 
ج) پاسخگویی. 

وظایف مخاطب: 
۱- شنونده‏ی تهمت یا غیبت باید (نسبت به كسی كه دارد غیبت او می‏شود یا به او تهمتی می‏زنند) حسن ظن داشته باشد و آن‏را قبول نكند. قرآن كریم می‏فرماید: «لّوً لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا»؛ وقتی می‏شنوید كه یكی را متهم می‏كنند، چرا به هم‏دیگر حسن ظن ندارید؟ 
۲- بحث درست بكنید، بحث منطقی بكنید. سخنی را بشنوید، سخنی را بگویید؛ بعد بنشینید فكر كنید. این همان دستور قرآن است. «فبشّر عباد. الّذین یستمعون القول فیتّبعون احسنه». سخن را باید گوش داد، بهترین را انتخاب كرد. 
۳- من به بزرگان هم نصیحتی بكنم. آن‏ها هم باید توجه كنند: 
- مواضع درست گرفتن، 
- حرف درست زدن، 
- و تحت تأثیر خبرهای دروغ قرار نگرفتن، 
این هم وظیفه است. هزاران نفر در نظام اسلامی دارند محض رضای خدا زحمت می‏كشند و تلاش می‏كنند و شب و روز خودشان را می‏كُشند، برای اینكه طبق حركت اسلامی یك كاری انجام بگیرد، نظام اداره شود، وظایفِ بسیار سنگین انجام بگیرد؛ اما انسان یك خبر دروغی را بشنود، بنا كند همه ی اینها را زیر سؤال بردن - مسؤولین دولتی را، دیگران را - این هم مصلحت نیست، این هم خلاف است. 

افكار عمومی موش آزمایشگاهی نیست! 
«بعضی افراد خیال می‏كنند كه افكار عمومی، منطقه ی آزاد و بی قید و بندی است كه هر كار خواستند، با آن بكنند! افكار عمومی موش آزمایشگاهی نیست كه هركس هركار خواست، بتواند با آن بكند. با تحلیل های غلط، شایعه‏سازی، تهمت و دروغ، به ایمان، عواطف، باورها و مقدّسات مردم آسیب می‏زنند. این كه درست نیست...» 

وظیفه ی دوم؛ اطلاع رسانی صادقانه و شفاف: 
* معتقدم كه آزادی قلم و بیان، حقِ‏ مسلّم مردم و مطبوعات است. در این هم هیچ تردیدی ندارم و این جزء اصول مصرّحه قانون اساسی است. 

* معتقدم اگر جامعه‏ای مطبوعات آزاد ـ و دارای رشد ـ و قلم های آزاد و فهمیده را از دست بدهد، خیلی چیزهای دیگر را هم از دست خواهد داد. 

* وجود مطبوعات آزاد، یكی از نشانه‏های رشد یك ملت و درحقیقت خودش هم مایه ی رشد است؛ یعنی: 
- از یك طرف رشد و آزادگی ملت، آن را به‏وجود می‏آورد؛ 
- از طرف دیگر، آن هم به نوبه‏ی خود می‏تواند رشد ملت را افزایش دهد. 

* البته معتقدم در كنار این ارزش، ارزش ها و حقایق دیگری هم وجود دارد كه با آزادی مطبوعات و آزادی قلم، آن ارزش ها نباید پایمال شود. هنر بزرگ این است كه كسی بتواند: 
* هم آزادی را حفظ كند، 
* هم حقیقت را درك كند، 
* هم مطبوعات آزاد داشته باشد، 
* هم آن آسیب ها دامنش را نگیرد. 

مطبوعات ، رسانه ها و افكار عمومی:
* كسی كه قلم به دست می‏گیرد، باید: 
- تقوا، 
- صداقت، 
- عفاف، 
- انصاف نسبت به دیگران؛ 
جزو طبیعت ثانوی‏اش بشود. 

* افكار عمومی باید با مطبوعات هدایت شوند. اگر كسی غیر مسؤولانه و خدای ناكرده مغرضانه بخواهد این هدایت را در دست گیرد، به طور یقین خطا خواهد كرد. هیچ‏كس به راننده ی مست و خواب آلوده اجاز ه ی رانندگی نمی‏دهد. اگر اجاز ه ی رانندگی هم بدهند، شما سوار ماشین او نمی‏شوید. 

* بعضی افراد خیال می‏كنند كه افكار عمومی، منطق ه ی آزاد و بی قید و بندی است كه هر كار خواستند، با آن بكنند! افكار عمومی موش آزمایشگاهی نیست كه هركس هركار خواست، بتواند با آن بكند. با تحلیل های غلط ، شایعه‏سازی، تهمت و دروغ، به ایمان، عواطف، باورها و مقدّسات مردم آسیب می‏زنند. این كه درست نیست. 

نبایدها ( برخی مطبوعات و رسانه ها نانشان در ایجاد اختلاف است): 

* نباید عده ‏ای با قلم ، بیان و مطبوعات و عده ای هم با ابراز مخالفت با فلانی، فضا را آلوده كنند. 

* نباید ایجاد یأس بشود؛ اشكال تراشی‏های غیرمنطقی، یك نمونه از ایجاد یأس است. 

* همه ی این ها كارهای ممنوع و ضد ارزش و خلاف مشی جمهوری اسلامی و خلاف حق است: 
• كارشكنی، 
• سخن پراكنی علیه دیگران، 
• بدگویی كردن، 
• افشاگری‏های بی‏پایه و اساس نسبت به اشخاص 

* شایعه سازی و شایعه پراكنی نكنند. كسانی كه مصالح كشور را می‏خواهند و مایل‏اند حقایق را غالب كنند، از اختلافات جزیی و غیراصولی صرف نظر كنند. 

* اخلاق اهمیتش از علم هم بیشتر است. اگر فضا، فضای: 
 اشاعه‏ی فحشا، 
 تهمت زدن، 
 دیگران رامتهم كردن به شایعات و خیالات باشد؛ 
 و فضای جامعه را فضای سوءِ ظن و بدگمانی قرار دادن، 
دل‏ها را تاریك و فضای زندگی را ظلمانی می‏ كند. 

- یك شخص یا یك جریان را به طور مطلق مورد تهاجم قرار دادن (حتی به قصد اصلاح) جایز نیست و در بسیاری موارد غیبت است. 

 انتقاد منطقی، گفتن حرف صحیح، غیر از غیبت است. 
 گفتن حرف‏های آشكار و نقد آن به هیچ وجه غیبت نیست. (نیازی هم به افترا و تهمت نیست.) 

- بعضی از این گونه تهاجم‏ها علیه اشخاص یا جریان‏ها، مصداق: 
 تهمت، 
 افترا، 
 قول به غیر علم، 
 و سب و شتم است؛ 
حتی اگر به قصد اصلاح باشد. (تمام وسایل مدرن امروز - از جمله سایت و وبلاگ و ... - هم مشمول همین حكم است. خواندن وبلاگ مانند خواندن كاغذ، است، كتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. دوربین هم همین جور است.)

- تهمت زدن به یك شخص گناه است، تهمت زدن به یك نظام اسلامی، به یك مجموعه، گناه بسیار بزرگتری است. 

- نباید اختلاف به وجود بیاید؛ همه با هم برادرند. فضا را نباید از تهمت و از گمان سوء پر كرد. 

- شفافیت این نیست كه ما بیایم این و آن را بدون اینكه اثبات شده باشد، بگیریم زیر بار فشار تهمت. 

- ممكن است چیزهایی را كه نسبت می‏دهند در واقع راست باشد؛ اما تا مادامی كه اثبات نشده حق بیان وجود ندارد. 

چارچوب اصول، اصول انقلاب است 

مقام معظم رهبری : «به هیچ وجه انتقاد كردن را مخالفت و ضدیت نمی‏دانیم اما انتقاد باید در چارچوب اصول باشد و -اگر این باشد- این اصلاً یك مخالفت مضری نیست. چارچوب اصول، اصول انقلاب است. اصول انقلاب هم سلیقه‏ای نیست.» 

وظیفه ی سوم؛ طرح و تبادل آرا و افكار: 

آزادی فكرها: 

* آن چیزی كه به پیشرفت كشور كمك می‏كند، آزادی فكرهاست. 

+ آزادی فكرها یعنی: 
- آزادانه فكر كردن؛ 
- آزادانه مطرح كردن؛ 
- از هو و جنجال نترسیدن؛ 
- به تشویق و تحریض این و آن نگاه نكردن و به قولی جوگیر نشدن؛ 
- سخن را شنیدن و بهترین را انتخاب كردن. 

* شاخص‏های نظام برای تبادل آرا و افكار: 
- به هیچ وجه انتقاد كردن را مخالفت و ضدیت نمی‏دانیم اما انتقاد باید در چارچوب اصول باشد و-اگر این باشد- این اصلاً یك مخالفت مضری نیست. چارچوب اصول، اصول انقلاب است. اصول انقلاب هم سلیقه‏ای نیست. اصول انقلاب: 
 اسلام است؛ 
 قانون اساسی است؛ 
 رهنمودهای امام است- وصیت نامه ی امام است؛ 
 سیاست های كلی نظامی است كه در قانون اساسی معین شده؛ 
در چارچوب اصول، اختلاف نظر، اختلاف ممشا، اختلاف سلیقه، عیب نیست كه حسن است، مضر نیست كه مفید و نافع است. اختلاف نظر، اختلاف رأی، اختلاف سلیقه، در مسایل گوناگون، شخصی و عمومی، یك امر طبیعی است. 

- من با مناظره، معارضه، گفت وگو و انتقاد مخالفتی ندارم اما سعی كنید این در چارچوب‏های درست شرعی و دینی انجام بگیرد. نباید منتهی بشود به دشمنی و ایجاد نقار (مردم از فضای تخریب خوششان نمی‏آید.) 

- آنجا كه كسی انتقادی را پرتاب كند، حق نمایان نمی‏شود. 

- ایجاد فضای آشفته‏ی ذهنی و لفاظی‏ها هیچ كمكی به پیشرفت كشور نمی‏كند. 

- نظام آنجایی كه مخالف در چارچوب اصول باشد، یعنی: 
 دنبال خشونت نرود، 
 درصدد بر هم زدن امنیت جامعه نباشد، آسایش جامعه را نخواهد برهم بزند ( تهمت و دروغ پراكنی و شایعه نكند)، با هیچ كس برخورد نمی‏كند. 

- آن كسانی كه نظرهای مخالف با نظرهای رسمی دارند خود را در چارچوب اصول مقایسه كنند. اگر كسی: 
• با مبانی نظام معارضه كند، 
• با امنیت مردم مخالفت كند، نظام مجبور است در مقابل او بایستد. 

- آنجایی كه لازم است باید انتقاد شود و همراهی با مسؤولین به انتقاد نكردن نیست اما بی اعتماد كردن مردم نسبت به مسؤولین، ترفند دشمن است. 

- جنجال فكری به غیر از مباحثات صحیح است. 

- بنده هم از نقد استقبال می‏كنم و هم نقد را وسیله‏ی تكامل می‏دانم؛ ما در این تردیدی نداریم و معتقدیم كه نقد منصفانه و پاسخگویی منصفانه به نقد: 
o به تقویت دستگاه و نظام كمك می‏كند، 
o انسان در مقام رقابت و نقد بهتر كار می‏كند؛ 
لیكن این نباید با درگیری‏ها، گفت وگوها و بگو مگوهای لفظی اشتباه شود. 

- فضای اهانت و هتك حرمت در جامعه، یكی از آن چیزهایی است كه اسلام مانع از آن است؛ نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتك حرمت: 
 هم خلاف شرع است، 
 هم خلاف اخلاق است، 
 هم خلاف عقل سیاسی است. 

- انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشكالی ندارد؛ اما دور از هتك حرمت‏ها، اهانت‏ها، فحاشی و دشنام و این چیزها؛ همه، در این زمینه مسؤولند. این كار: 
- هم فضا را آشفته می‏كند؛ 
- هم اعصاب آرام جامعه را به هم می‏ریزد (كه امروز احتیاج به این آرامش هست)؛ 
- هم خدای متعال را هم از ما خشمگین می‏كند. 

- بعضی كسان انتقادی كه بر فلان مدیر و مسؤول وارد است، انتقاد به نظام می‏دانند. این غیرمنصفانه است. نظام اسلامی یعنی تركیب قانون اساسی. روش‏های اجرایی و عملیاتی این نظام، در خود قانون اساسی هست و به‏طور واضح در وصیت‏نامه، سیره و بیانات امام بزرگوار وجود دارد. 

- نقد، انتقاد و... ایرادی ندارد؛ و حتّی برخی از بی‏تابی هایی كه انسان از دانشجویان، آحاد مردم و یا بعضی از مطبوعات می‏بیند كه دغدغه دارند، خوب هم هست و نشان‏دهنده‏ی این است كه روی عزّت و استقلال ملی در جامعه، حسّاسیت زیاد است؛ اما هیچ‏كدام از اینها نباید به دعوا، اختلاف و كشمكش منتهی شود. بدترین روش این است كه خود این مسأله در داخل به وسیله‏ای برای بگو مگو تبدیل شود؛ این خیلی بد است. 

- من می‏خواهم این پیامی باشد به همه ی آن كسانی كه یا حرف می‏زنند، یا می‏نویسند؛ چه در مطبوعات، چه در وبلاگ‏ها. همه ی اینها بدانند، كاری كه می كنند، كار درستی نیست. 

- مخالفت كردن، استدلال كردن، یك فكر سیاسی غلط یا یك فكر دینی غلط را محكوم كردن، یك حرف است، 

- مبتلا شدن به این امرِ خلاف اخلاق، خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یك حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور كامل و قاطع نفی می كنیم؛ نباید این كار انجام بگیرد. 

* توصیه هایی به جوانان: 
مبادا كسی تصور كند كه اگر این زبان انتقادی حتّی یك كمی تلخ هم باشد، حالا بنده كه این جا نشسته‏ام، ناراحت خواهم شد، نه؛ اتفاقاً خودِ این زبان انتقادی هم برخاسته‏ی از همان نگاه و توقعات آرمانی است؛ راضی نبودن به آن چه كه داریم، معنایش میل و گرایشِ رسیدن به آن چیزی است كه نداریم و این درست همان چیزی است كه ما می خواهیم. 

بنابراین هم «فكر نو»، هم «نگاه و توقعات آرمانی» و هم «زبان ویژه‏ی برخاسته‏ی از آن نگاه» را داشته باشید؛ این ها چیزهای خوبی است و اگر این خصوصیات محفوظ بماند، آن وقت جوانِ دانش جو نقش موتور را در یك قطار ایفا خواهد كرد؛ به حركت درآورنده، پیش‏برنده و جهت‏دهنده خواهد بود و الّا اگر جوان ها هم به وضع موجود - یعنی آن چه كه هست - قانع و راضی باشند، دیگر پیشرفتی متصور نخواهد بود؛ باید دایم بخواهند به نقاطی كه دست نیافته‏اند، دست پیدا كنند. 

ما از جوان می‏خواهیم راه را گم نكند. نقد، اشكالی ندارد؛ اما نفی، بزرگ ترین ظلم به این ملت است. بعضی كسان به زبان نقد، نظام اسلامی را نفی می‏كنند. 

من به خصوص از جوان ها می خواهم كه نگذارند این فضای غیبت، تهمت، فحاشی، هتاكی و شكستن حرمت ها ادامه پیدا كند. وقتی كه ادامه پیدا كرد، به طور طبیعی همان طور سرایت هم می كند - مثل بیماری مسری - ناگهان می بینید مثلاً در نمازهای جمعه كه محل خشوع، ذكر و توجه است، یك چنین چیزهایی گاهی احیاناً دیده می شود، كه غلط اندر غلط است. 

این ها همان ضربه زدن، شكاف ایجاد كردن و تَرك دار كردن هیأت عظیم و شفاف و باشكوه نظام اسلامی است كه دارد با قدرت حركت می كند و پیش می رود. من به خصوص به جوان ها توصیه می كنم. بعضی از این جوان ها بلاشك مردمان با اخلاص، مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال می كنند این وظیفه است؛ نه، من عرض می كنم این خلاف وظیفه است، عكس این وظیفه است. 

تكمیل و برطرف كردن عیوب نظام یك حرف است؛ مقابله، نفی و همراهی با براندازان نظام حرف دیگری است. 

عدالت خواهی را فریاد كنید اما انتقاد شخصی و مصداق سازی نكنید چون به دلیل كم اطلاعی و بی‏اطلاعی: 
- هم احتمال اشتباه وجود دارد، 
- هم وسیله‏ای به دست آن زرنگ قانوندانِ قانون شكن می دهد كه بتواند علیه شما استفاده كند. 

مصادیق خیانت: 
۱- برخی نوشته ها در مطبوعات، ضدیت با شاخص های اساسی جمهوری اسلامی است. این نوشته ها یا از برخی آدم های كوته نظر است (خوش بینانه) یا از افراد مغرض و خائن (بدبینانه). 
۲- این ها توطئه هستند و خیانت اند: 
۱- اگر كسی مردم را نسبت به آینده ی خود نا امید سازد و وضع كشور را آن چنان بد تصویر كند كه برای هیچ كس نشاط كار كردن باقی نماند. ۲- اگر كسی دستگاه های مسؤول در كشور را با دورغ با بیان مطالب خلاف و یا بیان نكردن بخش های مهمی از حقیقت طوری معرفی كند كه به هیچ وجه امید و نشاطی به آینده باقی نماند. 
۳- اگر كسانی اصل مشروعیت نظام را زیر سؤال ببرند. اگر كسی بخواهد با نوشته ی خود، اساس و پایه ی اصل نظام را، آینده ی این ملت، كشور و مشروعیت این نظام را در ذهن مردم متزلزل كند این خیانت و براندازی است. 
۴- دشمنی و براندازی یك حرف است و حرف مخالف زدن یك حرف دیگر. 

  عناوين مرتبط :




www.natanz.ir

کلیه حقوق این سایت برای شهرداری نطنز محفوظ است

برنامه نويسی : اصفهان هاست